متن آهنگ بغض
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
با ریشه چه می کنید !!!؟
گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید !!!؟
گیرم که می زنید … گیرم که می بُرید … گیرم که می کُشید …
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید !!!؟
تمام بغض قناری ها صداتو ترسونده
اُجاق کینه ی پاییزی گُل هاتو سوزونده
تو اون ستاره ی خاموشی که خواب تو رو بُرده
پیام سرخ شقایق ها تو قلب تو مُرده
چشات مثل شب بارونی دلت پر از غم پنهونی
مثل پرنده ی زندونی بخون به ناله ی دل
مثال تیغ گُل زردم یه شعر خسته ی پُر دردم
ببین که قایق امیدم نشسته بی تو به گِل
غم غریب کدوم غروبی، که عطر پائیز گرفته بوی تنت
نگات به سوی کدوم ستارَست، که قلب پارَست به زیر پیرهنت
من و تو چله نشینِ این شب پُر اندوهیم
من و تو سایه ی غمگین غروب رو کوهیم
چراغ سفره ی ما دیگر نشانی از نان نیست
به خاک غم زده ی شهرم نمیزه باران نیست
تمام بغض قناری ها صداتو ترسونده
اجاق کینه ی پاییزی گُلاتو سوزونده
تو اون ستاره ی خاموشی که خواب تو رو بُرده
پیام سرخ شقایق ها تو قلب تو مُرده
چشات مثل شب بارونی دلت پر از غم پنهونی
مثل پرنده ی زندونی بخون به ناله ی دل
مثال تیغ گُل زردم یه شعر خسته ی پُر دردم
ببین که قایق امیدم نشسته بی تو به گِل